میگویند مراسم و پیاده روی اربعین، هفت هشت ساله باب شده، قبلش اربعین یه روز تعطیل عادی بوده است. نظام هفت هشت ساله باب کرده؛ اونم وقتی با عربستان سعودی درگیر شد، جهت رقابت که بگه اگه شما حج دارید ما هم اربعین داریم و میگویند: حرکتی است جهت بهره برداری سیاسی؟!
همین که دشمنان به هراس، عصبانیت و انفعال افتادهاند، معلوم میشود که تظاهرات اربعین، پیام و اثرات جهانی والایی دارد که آنها را ترسانده و به عکس العمل انداخته است؛ وگرنه برای مخالفان هیچ مهم نیست که اربعین سابقه داشته یا نداشه است، فقط یک روزه تعطیل مانند جمعه یا یکشنبه بوده است و یا تعطیل کردنش علت و مناسبت و پیام دارد؟
البته افسران نادان جنگ نرم علیه وحدت و قیام مسلمانان و نیز سربازانِ پیاده نظام آنها در داخل، به خیال خودشان خواستهاند که با یک تیر، چند هدف را نشانه روند که الحمدلله چون غیظ بر چشم و گوش آنها پرده انداخته است، همیشه خودشان را نشانه رفته و میروند!
●- مگر “حج” مال عربهای سعودی است که حالا ایرانیها بگویند: «ما هم به جایش تظاهرات اربعین داریم»؟! اگر به جای “حج و اربعین”، مکه و مدینه، و نجف و کربلا میگفتند، منطقیتر بود؛ اما چه میشود گفت که حتی تفاوت بین مکان با جریان یا مراسم را نیز نمیدانند، و حتی نمیخواهند و اصلاً نمیتوانند که ابتدا لحظاتی فکر کنند، سپس یک جملهای ببافند:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ * صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ» (البقره، 17 و 18)
ترجمه: مَثَل آنان، همانند مَثَل کسی است که آتشی افروخته، پس هنگامی که پیرامونش را روشنایی داد، خدا نورشان را برد و در میان تاریکیهایی (که در آنها هیچ) نمیبینند رهاشان کرد * كرانند و گنگانند و كورانند، پس [از گمراهى] باز نمىگردند.
●- هم مکه و مدینه در یک سرزمین عربی (حجاز سابق، عربستان فعلی) قرار دارد و هم نجف و کربلا (عراق)؛ و هیچ کدام از این شهرها و حرمهای شریف در ایران قرار ندارند که ایرانیها بخواهند در مقابل سعودیها، چنین و چنان کنند.
●- حج، یک فریضهی الهی در اسلام است، مانند نماز و روزه، با این تفاوت که فقط یک بار در زندگی و آن هم فقط بر مستطیع (توانمند) واجب میگردد؛ ایرانیها را نیز راه نمیدهند و برایشان سهمیهی کمتر از یکصدهزار نفر گذاشتهاند، وگرنه در سال بیش از یک میلیون مستطیع داریم که ثبت نام کردهاند.
●- تظاهرات اربعین نیز نه تنها یک مراسم و یک بزرگداشت، بلکه پویایی راه سیدالشهداء و خاندان ایشان علیهم السلام است که ایرانیها همه ساله فقط یک دهم جمعیت شرکت کننده در آن را تشکیل میدهند؛ مابقی بیشتر از کشورهای عربی [عراق، کویت، سوریه، اردن، لبنان، … یا آفریقایی مانند نیجریه، یا سایر ملل چون افغانی، پاکستانی، ترکیهای و …] هستند.
ریشهی اربعین:
پس از فاجعهی کربلا و بردن اسراء به شام، یزید و دستگاه خلافت گمان کردند که دیگر کار اسلام برای همیشه فیصله یافت و به اتمام رسید؛ چنان که یزید ملعون در اشعار و رجزخوانیاش، هنگامی که با چوب خیزران بر لب و دندان سر بریده امام حسین علیه السلام میزد، اظهار میداشت! اما دو خطبهی کوتاه امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام، صفحهی تاریخ را برگرداند و آن را چه خدا میخواست محقق نمود؛ لذا یزید مجبور شد که دستور دهد اسراء را آزاد کنند، سرهای بریده را به آنان بازگردانند، آنها را با تشریفات بدرقه کنند که برگردند …؛ و آنها در اربعین (20 صفر) به کربلا رسیدند و سرها را در کنار ابدان دفن نمودند.
تظاهرات اربعین:
پس حضرات امام سجاد و زینب علیهاالسلام، آغازگران تظاهرات اربعین بودند و تاریخ تکرار این تظاهرات ، با جمعیت کم یا زیاد، به همان سال به بعد میرسد. همه ساله عدهای سواره و پیاده، از شهر و دیار خود راه میافتادند تا در اربعین به کربلا و زیارت مولایشان و شهدای گرانقدری چون حضرات ابوالفضل العباس، علی اکیر و … برسند. در تاریخ ثبت است که زیارت مولا، حتی در زمانی که برایش شرط قطع عضو گذاشتند نیز ترک نشد.
●- این تظاهرات، در قرن اخیر و در دوران حکومتهای پیش از صدام و صدام نیز انجام میپذیرفت، منتهی به صورت فردی و با جمعیتهای چند نفره و مردم ساکن در مسیر و یا موکبها نیز از قدیم به پذیرایی آب گوارا، چای، خوراک و دعوت به خانهها و شستن دست و پا و لباس زوار و … مشهور بودند و جدید نیست.
●- شیعیان ایرانی، که چون همیشهی تاریخ مشتاق عزیمت به عتبات عالیات، و زیارت حرمهای شریف در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا بودند؛ در دورانهای گذشته و به ویژه دوران صدام چنین امکانی نداشتند؛ پس از صدام نیز کل عراق در تصرف نیروهای امریکایی بود و باز هم امکانی نبود، اما تقریباً همزمان با کمرنگتر شدن حضور و سلطه نظامیان امریکایی، این سفرها به صورت گروههای کوچک شروع شد و پس از استیلای آرامش نسبی در عراق، هر سال بر جمعیت افزوده شد و البته که پس حاکمیت دولتهای عراقی و دوستی دو کشور، حضور ایرانیان از پانصد هزار نفر، به یک میلیون، یک و نیم میلیون … و اکنون بیش از 3.5 میلیون نفر رسیده است.
●- بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران، در جهان اسلام محور است و ایرانیها نیز پیشرو الگوی ملل مسلمانان جهان بوده و هستند، لذا با حضور گستردهی ایرانیها، مسلمانان و حتی غیر مسلمانان از ملل دیگر نیز به مشارکت در این تظاهرات بزرگ اهتمام ورزیدند.
حرکت سیاسی
تمام اسلام، یک حرکت سیاسی است، چنان که تمام تحرکات علیه اسلام نیز سیاسی است؛ وگرنه هیچ طاغوت و نظام سلطهای، با نماز و روزهی فردی مسلمانان، مشکلی ندارد، چنان که با کلیسای فعلی و بتپرستی بودائیان در معابد مشکلی ندارند.
همین که اساس اسلام، “ولایت” است و میفرماید: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا»، و در نقطهی مقابل میفرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»، یعنی دینی با بینش، دانش، هدف و برنامهی سیاسی.
اساس حرکت و خروج امام حسین علیه السلام سیاسی بود – علت انتخاب مسیر به سمت کوفه سیاسی بود – متوقف نمودن این کاروان در کربلا و ترور دستهجمعی آنها سیاسی بود – به اسارت گرفتن خاندان رسول الله صلوات الله علیه و آله و شهر به شهر گرداندن آنها و ورودشان به شام در جشن و آزین شهر و بالاخره کاخ یزید ملعون نیز سیاسی بود – جمع کردن مردم و سران در کاخ برای تماشای آنها و قدرت یزید، یک حرکت سیاسی بود – خطبهی امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام کاملاً سیاسی بود – تغییر مواضع منافانه یزید نیز سیاسی بود – بازگشت آنها به سوی مدینه سیاسی بود و بزرگداشت اربعین که اکنون در قالب “تظاهرات عظیم اربعین” نمود یافته است، سراسر از همان آغاز تا کنون سیاسی بوده، هست و خواهد بود.
اهداف و برنامهی سیاسی:
برنامهی سیاسی این حرکت، همان است که خداوند متعال برای تحقق هدف نهایی، که “استقرار نظام سیاسی و حکومتی عدل جهانی، به رهبری امام و حجت الله” میباشد، در قرآن کریم امر فرموده است.
آیهی مبارکهی «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ … / و در حقيقت در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد … / النّحل، 38»، گواه بر آن است که اساس دعوت اسلام، بندگی الله جلّ جلاله و اجتناب از پرستش و بندگی طاغوت است که مستلزم مقابله با زورگوییهای نظام سلطه میباشد.
رقابت یا نمایش قدرت
بنابراین، مکه، مدینه، نجف، کربلا و تمامی حرمهای شریف و اماکن مقدسه، و هم چنین عباداتی چون حج، عمره، زیارت، تظاهرات اربعین، روز قدس و …، متعلق به تمامی مسلمانان جهان است، نه سعودیها و یا ایرانیها؛ و البته همه باب رحمت و هدایتی است که به سوی تمامی انسانهای عاقل، فهیم، آزاد و آزادیخواه باز شده است؛ لذا شاهد حضور ملل، ادیان و مذاهب گوناگون هستیم.
پس، “رقابت” در این مقوله، هیچ موضوعیتی ندارد، اما تردیدی نیست که تظاهرات اربعین، “نمایش قدرت” است. نمایش قدرت غلبهی حق بر باطل – نمایش قدرت حُبّ الحسین علیه السلام – نمایش جایگاه و نقش “حبل الله”، هنگامی که اعتصام جمعی به آن صورت میپذیرد «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا / آل عمران، 103».
تظاهرات اربعین، نمایش تمدن اسلامی است، تمدنی انسانی و نه ماشینی! تمدنی که حول محور بندگی خداوند سبحان، رهبری امام و حجت خدا، بر پایهی اخلاص، محبت، هم هدفی، همسویی و خدمت به یک دیگر در این راه شکل میگیرد.
تظاهرات اربعین، نه تنها نمایش وحدت قلوب، بلکه نمایش اجتماع قلوب است که امام زمان علیه السلام فرمودند، وقتی چنین شد، ظهور میرسد. و البته که دشمن هم از وحدت قلوب، حول محور توحیدی میترسد، و هم از اجتماع قلوب موحدان عالم، در یک مسیر و به سوی یک هدف وحشت دارد.